دختری در خیابان
لیا بریم خونه روانی اینجا زیاده ولی چه پسر کراشی بود ها نه
لیا : وات دفاخ
پرش زمانی فردا صبح
داشتم برا خودم میگشتم که یکی دستمال گذاشت روی دهنم و سیاهی
کوک ویو
دختری روانی ولی چه دختر خوشگلی بود
ها نه
ته : وادفاخ
کوک : اوردینش ؟
نگهبان : بله قربان
کوک : خوبه ببرش اتاقم
نگهبان : چشم
ات ویو
با سردرد بدی بیدار شدم داخل یه اتاق مشکی بودم با تخت سفید اینجا کجاست
که در باز شد هه .... هم..ون .. پسره بود
کوک : خب فکر کنم اسم شما اته
ات : اسم منو از کجا میدونی
کوک : مگه میشه کسی که به بزرگ ترین ما فیای کره بی ادبی کرد رو نشناسم ؟
ات: ت..ت .. ت تو جعون جونگکوک هستی ؟
کوک :بله مشکلیه
ات : بزار برم .. لطفا بزار برم
کوک : مگه زیر خواب هم میره ؟
ات : لطفا خواهش میکنم بزار برم 😭
کوک : باشه ولی اول یه کاری و رفت سمت ات روش خیمه زد و مارک کرد
30 لایک 5 کامنت
لیا : وات دفاخ
پرش زمانی فردا صبح
داشتم برا خودم میگشتم که یکی دستمال گذاشت روی دهنم و سیاهی
کوک ویو
دختری روانی ولی چه دختر خوشگلی بود
ها نه
ته : وادفاخ
کوک : اوردینش ؟
نگهبان : بله قربان
کوک : خوبه ببرش اتاقم
نگهبان : چشم
ات ویو
با سردرد بدی بیدار شدم داخل یه اتاق مشکی بودم با تخت سفید اینجا کجاست
که در باز شد هه .... هم..ون .. پسره بود
کوک : خب فکر کنم اسم شما اته
ات : اسم منو از کجا میدونی
کوک : مگه میشه کسی که به بزرگ ترین ما فیای کره بی ادبی کرد رو نشناسم ؟
ات: ت..ت .. ت تو جعون جونگکوک هستی ؟
کوک :بله مشکلیه
ات : بزار برم .. لطفا بزار برم
کوک : مگه زیر خواب هم میره ؟
ات : لطفا خواهش میکنم بزار برم 😭
کوک : باشه ولی اول یه کاری و رفت سمت ات روش خیمه زد و مارک کرد
30 لایک 5 کامنت
- ۴.۵k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط